دست ات را به من بده !
دست های تو با من آشناست…
ای دیر یافته با تو سخن می گویم!
به سان ابر که با توفان،
به سان علف که با صحرا،
به سان باران که با دریا،
به سان پرنده که با بهار،
به سان درخت که با جنگل سخن می گوید…
زیرا که من،
ریشه های تورا دریافته ام…
زیرا که صدای من
با صدای تو آشناست…
دلنوشته های زیبایی داری
لطف داری عزیز دل
سلام
بازم زیبااااااا
منظورم اینه که چرا نمیاین به وبم سر بزنین؟؟؟؟
سلام...میام حتما...مرسی
دلم قدم زدن میخواهد . . .
در یک وجبی پیاده رو . . .
یک قدم تا آسمان . . .
پرواز با بوی یاس ها . . .
خیس و نمناک شدن با باران .
منم دلم میخواد...