دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو

حس غریب



غروب بود

من زل زده بودم به پشت دستهایش

هردو وحشت کرده بودیم

بس که نزدیک شده بودیم به هم..


بس که معصومیت ریخته بود آنجا، پشت دست ها

بعد من با انگشت اشاره،خطی فرضی و مورب

درست از وسط ساعد، تا انگشت کوچک دست راستش کشیدم


و به او گفتم عمیقا دوستش دارم...



نظرات 1 + ارسال نظر
هنگامه چهارشنبه 6 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 08:51 ق.ظ http://http://hengameharjomand.blogsky.com/

عشق پاک

بلی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد