سلام،به وب خودتون خوش اومدین..
امید ساعات خوشی رو براتون دارم..
اینجا من هرچی رو که به نظرم جالبه می نویسم..
با نظرات قشنگتون منو راهنمایی کنین تا از اینم قشنگ و پربارتر بشه..
***
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی…
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند…
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.
موفق باشید ..
ادامه...
کااااااااااااااااااااااااااااااااااااااش
ای جانم چه زیباست آهنگتون یونس عزیزم...
تقدیم به حضور پر محبتتون دریا جان...لطف داری
پروانه اگر سوخت به جهنم میخواست دور شمع قرتی بازی در نیاره والابوخودا
اون که شوخی بود ولی زیبا نوشتی
خوب دیگه خیالم راحت شد مهرم پای همه ی نوشته هات هست فعلا بااااااااااااااااااااای تا بعد
مرسیییییی...بای
بازگشت یونس!
چقدرازاسمت خوشم میادیونس!!!
قشنگ هم که مینویسی!!
ممنون پسر!
شما لطف داری!!
شرمنده میفرمایی
یا کاش ژروانه ها زودتر سراغ شمع رو میگرفتن قبل از اینکه شمع از نبودش اب شه