دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو

دل نوشته


بـه فـــقـر احــسـاس ِ”انـــسـانیّـــت”دچــــار شــدیـــم !


نــسلی که دردش را ،


کیـبـوردها ..


پیامک ها ..

و ..


تـلفن هـــای پـی در پـی مـی فهمـــنـد


نظرات 9 + ارسال نظر
fars جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 04:10 ب.ظ http://www.fars.eoo.ir

84956061654گاهی شانس فقط یک بار به آدم رو میاره پس باید قدرش رو دونست بهترین فرصت زندگی شما برای ثروتمند شدن مجموعه ای بی نظیر برای اولین بار در ایران برای کسانی که می خواهند بهتر زندگی کنند و از کمترین وقت و هزینه بیشترین سود را ببرند.برای آگاهی از جزییات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
http://www.fars.eoo.ir

طوفان جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 04:23 ب.ظ

قاضی


برایم حکم ابد ببر

جلاد

تبرت را با گردن من تیز کن.

به ملاقاتم اگر می ایی

شاه کلید دلم اینجاست

ببر

نکند قفل زبانت

به دوستت دارم

باز شودو

حکم گردن زدنم

اغاز شود.

سایه میله مبحس من

رد نگاه غریبانه توست.

خط هر روز دیوار تنم

زخم پنجه های مهتابی توست.

وصیت میکنم

گورکن کوردلم

تن بی سرو سامان مرا

زیر پای نگارم

چال کند.

شاید این

دیو به جلد لیلی

نقش سروی به تن خاک شود.

شاید این چشم به خواب رفته دل

به نظر بازی عشاق دل انگیز

بیدار شود.

به به...واقعا زیبا وعاشقانه بود...لذت بردیم...

مینا جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:35 ب.ظ

بسیارزیبا.ممنونم

آری چنین است...سپاس فراوان...

طوفان جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:56 ب.ظ

عجب...

حالت که خوبه؟خدایی نکرده باکیت که نیست

درست میبینم...

آپ نیستییییییییی...

بابامن شوخی کردم چرابه خودگرفتی داداش من

اگه فقراحساس انسانیت گرفتت بگو خودم بیام بزنمش

فقطامید وارم دستگاهت خراب نشده باشه چون باخودت

میگی من چشمت زدم

نکنه کلک قبلتو گم کردی؟هان

اگه گم کردی به ماهم بگو منم جای آبجیت..

آرزومند آپ بودن همیشگی تو:طوفان

سلام...تشکر

سمیه شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 04:28 ب.ظ

داداش چرا با من این کارو میکنی؟ چرا چرا
قهرم دیگه پامو گذاشتم این جا

هنگامه یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:38 ق.ظ

منم میفهمم بوخودا چون منم دچار اینها شدم

هنگامه یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:39 ق.ظ

وای یونس دوباره چکار کردی که سمیه عزیز اینطوری شده والابوخودا

نکن یونس نکن اینقدر این خواهری هات و اذیت نکن پشیمون میشی بوخودا

نمیدونم واللا
من که اذیتشون نمیکنم...خیلی هم دوسشون دارم...

هنگامه دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:06 ق.ظ http://hengameharjomand.blogsky.com

سمیه جان پس چرا داداشی که تو را میدوسه اذیت میکنی دختر خوب

حمیده دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:21 ب.ظ http://royayehdirineh

خدایا ایوب رابه زمین برگردان...می خواهم ازصبربرایش بگویم..

ارادت داریم...

سلام...ما بیشتر
قدردان حضور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد