سلام،به وب خودتون خوش اومدین..
امید ساعات خوشی رو براتون دارم..
اینجا من هرچی رو که به نظرم جالبه می نویسم..
با نظرات قشنگتون منو راهنمایی کنین تا از اینم قشنگ و پربارتر بشه..
***
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی…
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند…
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.
موفق باشید ..
ادامه...
قلاب را بی طعمه بیانداز.اینجاپرازماهیهایی ست که اززندگی سیرند!خیلی زیبا بودواما ی انتقاد!مطالبتون داره ازسمت دلنوشته دورمیشه!
سلام...انتقادتون به جا بود...مرسی
دعای باران چرا؟
دعای "عشق" بخوان
این روزها دل ها تشنه ترند
تا
زمین
خدایا کمی "عشق" بباران...
خیلی زیبا بود...
یونس اشکم را در میاری هاااااااااا
گاهی گریه لازمه...خاله...
گریه ی شدید شدید
جانا حرف دل من و هم زدی آخه
آره...
خدایا یک مرگ بدهکارم
و هزار آرزو طلبکار!!
خسته ام
یا طلبم را بده
یا طلبت را بگیر
زیبا بود...
یونس وقتی من میام تو نیستی
وقتی تو هستی من نیستم
اخه این چه وضعیه
خوب بخاطر همین دلت میگیره
من نباشم کی تو را اذیت کنه
اینروزا خیلی درگیر درسامم خاله...


اینقدر کتاب ریخته سرم،که اگه رو ترازو بذاری 10 کیلو میشه...
التماس دعا
ایشالا موفق باشی حتما دعات میکنم
مرسی