دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو

عکس/ خوابگاه پسران!


یعنی تو خوابگاه پسرا کارایی انجام میدن که به عقل جن هم نمیرسه!
از مردم آزاری گرفته تا موش آزاری...

نظرات 13 + ارسال نظر
گیسو پنج‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1391 ساعت 07:09 ب.ظ http://mosaferkocholo15.blogsky.com/

وای طفلی چرا اینطوری کردن
گناه داره

بس که بیکارن تو خوابگاه...موش شکار میکنن
ولی از یه جایی شنیدم که توی خوابگاه دختران موش پیدا شده...
و همه ی خانوما...سریعا محل حادثه رو جیغ کشان و فریاد کنان ترک کردن...

armin پنج‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1391 ساعت 10:06 ب.ظ http://ashegvalitanha.blogfa.com

salam mamnon ke oumadi aga yones manam miram linketon konam
bazam biyay sar bezani ha

حتما دوست عزیز...موفق باشی..

نوشین پنج‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:43 ب.ظ http://ashketoofany.blogsky.com/

بیچاره اون موشی که از تو خوابگاه در میاد

آی گفتی...

هنگامه پنج‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:57 ب.ظ

ببینم کار تو نیست

هیچم دختر ها ترسو نیستن من مورچه میگیرم کف دستم راه میره

پس مواظب باش ..گازت نگیره...

هنگامه پنج‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:59 ب.ظ

یونس چرا این و اینطور کردی طفلک و

آخه اومده بود قلمرو ممنوعه...
گذاشتیم درس عبرتی بشه برای بقیه موشها...

هنگامه جمعه 15 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:00 ق.ظ

یونس جان اینطور میگم دوباره خواهریت بیاد ازت دفاع کنه

برام جالب بود دفاع کردنش

اخر دفاعش چرا اینطوری بود

آخه بعضی مواقع اعصاب معصاب نداره...
مخصوصا وقتی به داداشیش حرفی بزنن..

هنگامه جمعه 15 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:16 ق.ظ

من دیکه از تو میترسم

توی قلمرو تو بیام پس میرم

تازه اینجاشو گوش کن...وقتی موش نیست...حوصلمون سر میره...
میریم درها رو میبندیم و نفری یه کش میگیریم دستمون...از اون نازکا...
مگس شکار میکنیم...
کلا ما شکارچیای خوبی هستیم...

هنگامه جمعه 15 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:17 ق.ظ

چکارش میکنی مگه که اعصاب نداره

یه کم مهربون تر باش

بزار دوباره بیاد

شوخی کردم...خیلی هم مهربونه و با جنبه..

هنگامه جمعه 15 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:18 ق.ظ

کاشکی داداشی من هم مث تو بود

ای جان...
شما هم جای آبجی بزرگمون...

هنگامه جمعه 15 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:25 ق.ظ

خوب میخوام بیاد ازت دفاع کنه

هنگامه جمعه 15 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:35 ق.ظ

خیلی دوست داشتم برادرهام از من بزرگتر بودند اما

نشده من خواهری بزرکم

آها...چه بد..

هستی جمعه 15 دی‌ماه سال 1391 ساعت 10:46 ق.ظ http://parvanegi.blogsky.com/

rahele یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1391 ساعت 06:16 ب.ظ

منم یه همستر دارم ولی اینجور زجرش نمیدم

همستر خیلی قشنگ تر از موشه...آدم دلش نمیاد اذیتش کنه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد