خدا را در قلب کسانى دیدم که بدون هیچ توقعى مهربانند!
هرکی با عشقش داره تو این هوای دو نفره قدم میزنه.
منم هندزفریم تو گوشمه با آهنگ صدای داریوش اونم رو لبه ی جدول دارم قدم میزنم و به بدبخیایم فکرمیکنم…
پاییز از حوالی حوصله ات که بگذرد
من زرد می شوم
و تا کفشهای رفتنت جفت می شود
غریب می مانم
و نیلوفرانه دوستت دارم
نه مثل مردمی که عشق را از روی غریزه نشخوار می کنند
من درست مثل خودم
هنوز و همیشه
دوستت دارم…
مهربانیت رابه دستى ببخش؛که مى دانى بااوخواهى ماند…
وگرنه حسرتى میگذارى بردلى که دوستت دارد…!!!
این روزها…
خیلی چیزها دست من نیست..!
مثلآ…
دستانت..!!!
چه دنیایی ساکتی!
دیگر صدای تپش قلبها غوغا نمیکند…
بی گمان همه شکسته اند…
گاه گاهی دل تنگ می شوم
تنگ غروب
تنگ خاطرات
ودلم چنان کوچک می شود
که نخ سوزن مادربزرگ هم
از آن نمی گذرد…
سعی کن در این دنیا خودت باشی، دیگران به حد کافی هستند…!
محشر بود
قابل نداشت...تقدیم به حضور گرمتون...
بیا لب جوی قدم بزنیم
بلکه پامونم سر بخوره بیوفتیم توی جوی آب
لب جدول خوب نیست
منم یه نفرم اما توی تاکسی باید دونفر حساب کنم
اشکال نداره...سیاست هم خوب چیزیه...
بیداری دیدم آپ کردی گفتم دیگه رفتی ..
چرا شبها همه میخوابن ؟
شبا خوابیدن خوبه...
هنوز هستم...
آخه این چه دل نوشته ایه
خدا را در قلب کسانى دیدم که بدون هیچ توقعى مهربانند!
کی این و گفته من درستش کنم
به نظرم واقعا جمله ی قشنگیه...
به دلم نشست...
پول زیادی دادن سیاسته کی گفته
نه بابا میگن تو چاقی اندازه ی دو نفری
نه من هیکلو عرض کردم...گنده تر باشی،سیاستشم بیشتره دیگه...
پس این جمله از تو هست
این و نشنیدی میگن گذشت هیچ گربه ای بی طمع نیست
نمیدونم واللا
اگه اندازه ی من لباس میخریدی این و میدونستی
مهم دل مهربونیه که داری..
الان با شوهری همچین جرزنی کردم که دیگه طاقت نیاورد
رفت خوابید
دل مهربون کجا بوده
ازدست تو...
خدا بهش رحم کنه پس..
دیر براش دعا کردی بیچاره
البته به اون گفتم تو مشکل داری
اما الان که اون اینجا نیست راستش و میگم
بیچاره خودشم باورش شده بود که اون اشتباه کرده
من نمیتونم بدون تقلب بازی کنم
چقدر یواش جواب میدی
آها اومدم...
یه دستم باید با تو بازی کنم
چنان باهات تقلب کنم و ببازی که دلم کیف کنه
آره...با تقلب که میبری...
یه دفعه هم منچ بازی کنیم
دوستهای دامادم همشون میگن میخوان با من یه دست بازی کنند
دامادم ازم تعریف کرده که چجور بازی میکنم
حالا قراره یه شب برم باهاشون منچ بازی کنم
متقلب
یه دختر همسایه داریم بهش ورق بازی یادش دادم
اونم سر کلاس به خانومشون گفته مامانش و میگیو
پس بچه های همسایه روهم از راه به در میکنی...
به ستاره هم یاد دادم در حد لاسوگاس
مامان بزرگشم از این خشکه مذهبی وای نمیدونی چقدر خوبه
البته همه ی نوه هاش بلند بیخودی جا نماز اب میکشه
چی شد چشات اینجوری شد
اگه تو بلد نیستی بهت آموزش بدم
تو هم ترکی یادم بده
نه اصن واسه بازی وقت ندارم...
یه خانم ترک توی ماشین بهش گفتم یه جمله ی ترکی یادم بده بی ادب یه جمله یادم داد وقتی توی جمع به دوستم گفتم تا پشت گوشش قرمز شد
بهم نگفت چی بود فقط گفت نگوووو
حالا چی گفت بگو مام بخندیم..!
اگه تو یادم بدی حداقل این اتفاق نمیفته
باشه...حتما
نمیشه بهش قول دادم این و نگم
مگه خنده داره بی ادب
باشه نگو...ولی تا نرفتی صندوق پستیتو ببین یه هدیه برات فرستام...
واسه شب یلدا
ببینم برو درست را بخون من شیطون درس نخوندنت شدم
نه...
یه پست دیگه برای نون باید بزارم
خیلی طرفدار داشت تازه خیلی از بچه هام نیومدن وگرنه چی میشد
آره...بذار
باااااای شب خوش
کجا...بودی حالا
بببینم بچه مردم دق که نکرده
نه بابا جیفی دیگه باید مواظبت باشم
خیلی خمشل بود
نه ...ولی نزدیک بود...
ببخشید شما قصد ازدواج نداری
نون خشکی
نه دیگه باید بگردم توی فامیل یکی را برات پیدا کنم
نونش که اینجاس...مونده مرباش...
نه خدا نکنه بابا
تو را نون میکنم باور کن
مرسی هنگامه عزیز...
یونس زود چواب بده دستت که ازمن کند تر نیست چیکار میکنی
من رفتم چند تا کامنتم پاسخ دادم اومدم
باشه...اومدم دیگه...
ممنون از هدیه ات
بسیار هدیه ای زیبا بود
نا قابل بود...
مربا هم زیاده
چه نوع مربا
ممنون از هدیه ات
خوب بود خیلی خیلی
ببخشید من دیگه باید برم شام و قرص هام و بخورم و لالا
تا نخوابیدی برو دوباره چک کن..
شبت خوش
شب شما هم بخیر...
مساءالخیر
وای یونس باید کلی برم پایین ببینم چی نوشتی
بعد بیام بالا چواب بدم
شبت خوش
قربانت...شب شمام به خیر