دل نوشته

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو
دل نوشته

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو

جنی


یه روزی یه مرده نشسته بوده و داشته روزنامه اش رو می خونده که زنش یهو ماهی تابه رو می کوبه تو سرش!
مرده می گه: برا چی این کار رو کردی؟
زنش جواب می ده: به خاطر این زدمت که تو جیب شلوارت یه تکه کاغذ پیدا کردم که توش اسم جنى (یه دختر) نوشته شده بود…
مرده می گه: وقتی هفته پیش برای تماشای مسابقه اسب دوانی رفته بودم اسبی که روش شرط بندی کردم اسمش جنی بود.
زنش معذرت خواهی می کنه و می ره به کارای خونه برسه.
سه روز بعد، مرد داشت تلویزین تماشا می کرد که زنش این بار با یه قابلمه ی بزرگتر می کوبه تو سرش به طوری که مرده تقریبا بیهوش می شه.
مرد وقتی به خودش میاد می پرسه این بار برای چی منو زدی؟
زنش جواب می ده: آخه اسبت زنگ زده بود!


نظرات 7 + ارسال نظر
farnooooosh شنبه 13 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 04:15 ب.ظ

bahal bod

هنگامه شنبه 13 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:17 ب.ظ

اشتباه کرده با یه قابلمه زده باید از بالای پشت بوم پرتش میکرد بیتر بود

چرا آخه...
قرآن ما که گفته تا چهار تا مجازه که...

ندای باران یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 08:01 ب.ظ http://nedaye-baran.blogsky

من جاش بودم مرده رو مجبور میکردم اسب شه بعدشم میرفتم باهاش مسابقه میدادم

به به چقد مهربونی تو...
خدا به داد ..... برسه

هنگامه دوشنبه 15 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:40 ق.ظ

خوب حتما چهار تا زنم بمیرن که خرج یه مرد و نتونن بدن

آقا یونس تب داری

شوخی کردم...هنوز تو یکیشم ....

مینو دوشنبه 15 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:14 ق.ظ http://suncity2000.blogsky.com

حسابی گندش دراومد خدا هیچ وقت این جور مسایلی تکرار نشه

آری...چنین است که شما میفرمایید..

نوشین پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:46 ق.ظ http://ashketoofany.blogsky.com/

حالا چرا قابلمه ؟مگه تو خونه بالکن نبوده؟

چرا ..ولی نزدیکترین شیوه ی ممکن رو استفاده کرده...

مهندس هویج پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 06:16 ب.ظ http://havijoo.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد