دل نوشته

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو
دل نوشته

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو

10 چیز که مانع 10 چیز دیگر است!


گاهی اوقات مهم ترین مانع دستیابی ما به خواسته هایمان دقیقا جلوی چشمانمان است اما به آن بی توجهیم . شاید هم چون همیشه جلوی چشممان است نمی بینیمش. اگر از زاویه جدید نگاه کنیم به قول معروف یک شبه می توانیم ره صد ساله برویم.

در این پست شما را با 10 چیز که مانع 10 چیز دیگر است آشنا می کنیم:


ادامه مطلب ...

گزارشی تلخ از قصه پر غصه مهریه


- وقتی دختر و پسر راضی اند باید برویم سر اصل مطلب و قصه مهریه و ... .
- 3000 سکه تمام بهار آزادی البته طرح قدیم !
- حتما شوخی می فرمایید! پسر من اگه همه دارایی های اقوام و فامیل را هم جمع کند نمی تواند این مهریه نجومی را پرداخت کند .
- شما پدر داماد هستید و نگران آینده. خب ما هم نگران آینده دخترمان هستیم. تازه نگران نباشید چون کی مهریه را داده و کی گرفته؟! پس دخترعمویش که مهریه چیدن سکه از کره زمین تا ماه را در قباله اش نوشتند چه؟
- این همه جوان نگون بخت که پشت میله های زندان افتاده اند همین فکرها را می کردند...
بقیه در ادامه..
تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

ادامه مطلب ...

خنده


عمو زنجیر باف جانضمن عرض سلام و خسته نباشید
جهت زحمات بی دریغ شما بزرگوار
یک گِلگی داشتم از حضورتون ...
شما که زنجیر ما رو بافتی..؟
... پَه چرا پشت کوه انداختی..؟
مشکلتون دقیقاً چی بود؟
مرض داشتید این همه زنجیر بافته شده رو پشت کوه انداختید؟

***********

هیچ وقت کار امروز رو به فردا ننداز...
فردا یه عالمه کار داری،
قشنگ بندازش واسه دو سه هفته دیگه که خیالــــــــــــــتم راحت باشه

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

ادامه مطلب ...

تفاوت دوست..

یه دوست معمولی
یه دوست واقعی


یه دوست معمولی وقتی میاد خونت، مثل مهمون رفتار می کنه
یه دوست واقعی در یخچال رو باز می کنه و از خودش پذیرایی می کنه

یه دوست معمولی هرگز گریه تو رو ندیده
یه دوست واقعی شونه هاش از اشکای تو خیسه

یه دوست معمولی اسم کوچیک پدر و مادر تو رو نمی دونه
یه دوست واقعی اسم و شماره تلفن اونها رو تو دفترش داره

یه دوست معمولی یه دسته گل واسه مهمونیت میاره
یه دوست واقعی زودتر میاد تا تو آشپزی بهت کمک کنه و دیرتر می ره
تا به کمکت همه جا رو جمع و جور کنه

یه دوست معمولی متنفره از این که وقتی رفته که بخوابه بهش تلفن کنی
یه دوست واقعی می پرسه چرا یه مدته طولانیه که زنگ نمی زنی؟

یه دوست معمولی ازت می خواد راجع به مشکلاتت باهاش حرف بزنی
یه دوست واقعی می خواد مشکلاتت رو حل کنه

یه دوست معمولی وقتی بینتون بحثی می شه دوستی رو تموم شده می دونه
یه دوست واقعی بعد از یه دعوا هم بهت زنگ می زنه

یه دوست معمولی همیشه ازت انتظار داره
یه دوست واقعی می خواد که تو همیشه رو کمکش حساب کنی

کمی خنده..


بابام داشت روزنامه ورزشی میخوند یهو دیدم بغضش ترکید، گفتم چی شده؟ گفت: داشتم روزنامه میخوندم دیدم نوشته «سردار رویانیان به همراه سردار زارع برای صحبت کردن رفتن پیش سردار عزیز محمدی»، یهو یاد عملیات فتح المبین افتادم!
تازه سردار آجرلو (مدیرعامل استیل آذین) و سردار جعفری (مدیر عامل تراکتور) و سردار اولیایی (مدیرعامل پاس) پشت خاکریز گیر 
افتاده بودن و به جلسه نرسیدن..

...

ادامه مطلب ...

ارزش کار

جنگ جهانی اول مثل بیماری وحشتناکی ، تمام دنیا رو گرفته بود. یکی از سربازان به محض این که دید دوست تمام دوران زندگی اش 

در باتلاق افتاده و در حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ است از مافوقش اجازه خواست تا برای نجات دوستش برود و او را از باتلاق خارج کند.

مافوق به سرباز گفت : اگر بخواهی می توانی بروی ، اما هیچ فکر کردی این کار ارزشش را دارد یا نه ؟
دوستت احتمالا مرده و ممکن است تو حتی زندگی خودت را هم به خطر بیندازی

حرف های مافوق اثری نداشت و ...

سرباز به نجات دوستش رفت. به شکل معجزه آسایی توانست به دوستش برسد، او را روی شانه هایش کشید و به پادگان رساند

افسر مافوق به سراغ آن ها رفت، سربازی را که در باتلاق افتاده بود معاینه کرد و با مهربانی و دلسوزی به دوستش نگاه کرد و گفت :من به تو گفتم ممکنه که ارزشش را نداشته باشه، دوستت مرده! خود تو هم زخم های عمیق و مرگباری برداشتی

سرباز در جواب گفت: قربان ارزشش را داشت

منظورت چیه که ارزشش را داشت!؟ می شه بگی؟

سرباز جواب داد: بله قربان، ارزشش را داشت، چون زمانی که به او رسیدم هنوز زنده بود، من از شنیدن چیزی که او گفت احساس رضایت قلبی می کنم.

اون گفت: " جیم .... من می دونستم که تو به کمک من می آیی..

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

شیخ و مریدان..


روزی شیخ به گشت و گذار در نت همی پرداخت و لکن سرعت اینترنت ایران به سرعت الاغ پیر لنگ لوکی می مانست که کُره ای در شکم دارد و باری بر کول !
پس هیچ سایتی نبود مگر آن که تا لود شدنش شیخ چهار رکعت نماز همی گذاردی.
نوبت به لغت نامه دهخدا برسید . شیخ به انگشت تدبیر اینتر بزد و …
بالا آمد آن صفحه ی نحس شوم *** دق دهنده ی مردم مرز و بوم
پس شگفتی مریدان را درگرفت. شیخ را پرسیدند : یا شیخ این لغت نامه ای بود. این دیگر چرا ؟
شیخ بگریست …
که چنینش کرد پیلتر و مسدود *** گناه دهخدای ادیب دیگر چه بود ؟

و مریدان آنقدر بگریستند و نعره کشیدند تا تسمه موتورشان بسوخت.

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پستتصاویر زیباسازی - جدا کننده پستتصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

دل نوشته..


زندگی کردیم ماباصدگناه صفحه رنگی آن هم شدسیاه کاش میشددیدامادل نبست کاش میشدکینه راازهم گسست کاش مردم قلبشان بی کینه بودکاش ابری روی دلهایشان نبود زندگی کردیم باای کاشها غافل ازنقاشی نقاشهامیتوان صفحه رازیباکشیدمیتوان غمهای دنیاراندید..

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

پنجاه سوال تامل بر انگیز..

این سوالات پاسخ درست یا غلطی ندارند. به این خاطر که گاهی اوقات پرسیدن سوالات درست، خود پاسخ هستند..

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

ادامه مطلب ...

چرا ازدواج‌ کنیم؟


ازدواج براى تعدادى از زنان و مردان، حکم سر و سامان گرفتن را دارد. براى این افراد ازدواج سمبلى از آغاز بلوغ فکرى و تکامل است به نحوى که زندگى آنان تنها در سایه ازدواج معنا پیدا مى‌کند.
براى تعدادى دیگر از زنان و مردان ازدواج تنها یک مقوله است که باید سرگیرد. به این معنا که چون دیگران ازدواج مى‌کنند پس آنان نیز باید به این امر مبادرت ورزند. به عبارت دیگر ازدواج رسمى است که گریزی از آن نیست.
در هر حال ازدواج براى تمامى زنان و مردان یک تصمیم‌گیرى بزرگ و اساسى بوده که نه تنها سرنوشت آنان را رقم خواهد زد بلکه باعث گسترش اعضاى خانواده، بقاى نسل و افزایش افراد جامعه خواهد شد. بنابراین انعکاس کلى هر ازدواجى به صورت مستقیم و غیرمستقیم به جامعه و اجتماع برخواهد گشت. با این وصف تعجبى ندارد وقتى دختران و پسران تصمیم مى‌گیرند ازدواج کنند، بشدت هیجان‌ زده و نگران مى‌شوند. این هیجان و نگرانى از این بابت است که آیا تصمیم‌گیرى آنها صحیح و اصولى بوده و آیا آنها فرد مورد نظرشان را در زندگى پیدا کرده‌اند؟

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

ادامه مطلب ...