زیرا توجه نیز مفهومیست که با حضور دیگران تعریف می شود.
و دیگران هم برای مدت زیادی شما را اول نگه نمیدارند ...
زیرا طاقت دوم بودن را ندارند
و اینگونه است که دیگران میتوانند برای احساس ِ خوشبختی شما تصمیم بگیرند...
زیرا این احساس را روی اطرافیانتان سرمایه گذاری کرده اید ... هیچ کسی نمی تواند شما را به خود بیاورد اگر دیگران هم عکس العملی نشان دادند به پای این بگذارید
یـــــــاد بگیرید که شما در یک چیز اول هستید.
حتی اگر نخواهید هیچ کسی نمی تواند جز شما در آن اول باشد
آن هم خود بودن است.
شما اگر خودتان باشید جذابید
زیرا جذابیت مختص هر چیز کمیاب است.
و از هر انسان، تنها یکی به وجود آمده
مشکل از جایی شروع می شود که شما آنقدر خود را فراموش کرده اید
که دیگر نمی توانید خصوصیات واقعی خودتان را زندگی کنید
برای همین است که به همین شیوه ادامه میدهید.
چون خیلی ها شبیه شما خودشان را چال کرده اند و طبق هنجار های اجتماع بار آمده اند
باور کنید همین الان این نوشته را با لذت می خوانید
اما بعد از ظهر وقتی میخواهید به خیابان بروید طوری لباس می پوشید، طوری حرف میزنید، طوری رفتار میکنید که دیگران بپسندند
آنقدر خودتان نبوده اید که به طور ناخود آگاه از پس خود نبودن بر می آیید ...
بیایید باور کنید کافیست یک بار باب میل دلتان بچرخید
تا شب وقت خوابیدن پر از احساس خوب باشید
به درک که دیگران میگویند "این جو گیر رو نگاه کن"
وقتی دلتان میخواهد زیر باران برقصید خوب برقصید ...
وقتی دلتان میخواهد رانندگی پشت یک فولکس واگن را تجربه کنید،
این کار را انجام دهید
وقتی دوست دارید دستمال گردن بگذارید خوب بگذارید ...
مهم احساس شماست.
که شهامت انجام خواسته های درونی خود را ندارند
و میخواهند از کسی که این کار را میکند ایراد بگیرند
این را بدانید که :
خوشبختی احساسی درونیست که با بدست آوردن نداشته ها حاصل نمی شود
خوشبختی مستقل تر از این حرفاست که وابسته به بود و نبود ِ چیزی شود
و هنگامی حاصل می شود که شما از خویش احساس رضایت داشته باشید
اگر روزی توانستید از خودتان با تمام گند هایی که میزنید راضی باشید
خوشبختی در شما استمرار پیدا میکند ... و هر لحظه برای شما زیباست
حتی دردهایتان را دوست دارید
زیرا دردهایتان بیشتر از هر چیزی به درونتان تعلق دارند ...
دردهایتان را به آغوش می کشید که بوی اصالت میدهند..