دل نوشته

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو
دل نوشته

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو

داستان آموزنده


این متن فوق العاده س..از دست ندین


یارو نشسته بوده پشت بنز آخرین سیستم، داشته صد و هشتاد تا توی اتوبان میرفته، یهو میبینه یک موتور گازی ازش جلو زد! 

خیلی شاکی میشه، پا رو میگذاره رو گاز، با سرعت دویست از بغلموتوره رد میشه. یک مدت واسه خودش خوش و خرم میره، یهو میبینه موتور گازیه غیییییژ ازش جلو زد!

دیگه پاک قاط میزنه، پا رو تا ته میگذاره رو گاز، با دویست و چهل تا از موتوره جلو میزنه همینجور داشته با آخرین سرعت میرفته، یهو میبینه موتور گازیه مثل تیر از بغلش رد شد!! 


  ادامه مطلب ...

سخنی با دخترا


ببین دختر جون.....
روزی که ازدواج میکنی اونی که میخنده مادرته چون تو داری خوشبخت میشی و تو رو تو لباس عروسی میبینه اما اونی که غم داره و از درون از جدا شدنت اشک میریزه اونی که تو تا عمر داری ناموسشی اونی که نمی تونه پشتت نباشه اونی که تو آب
روشی اونی که با نابودی تو کمرش میشکنه....
بابات.....

   ادامه مطلب ...

حس غریب



غروب بود

من زل زده بودم به پشت دستهایش

هردو وحشت کرده بودیم

بس که نزدیک شده بودیم به هم..


بس که معصومیت ریخته بود آنجا، پشت دست ها

بعد من با انگشت اشاره،خطی فرضی و مورب

درست از وسط ساعد، تا انگشت کوچک دست راستش کشیدم


و به او گفتم عمیقا دوستش دارم...



طنز امروز



 رفتم پرینتر قیمت کنم یه بچه 10 ساله با باباش اومده بود به مغازه دار می گفت: Autodesk Maya که بهم دادین مشکل داره، ورژن جدیدش رو ندارین؟

 محیط Google Android Studio رو دوست ندارم، خیلی بچگانه است و ساده، چیز دیگه ای ندارین؟ اومدم خونه توی گوگل جستجو کردم تا فهمیدم اینا چی هستن! خدا می دونه من تا سن 10 سالگی بزرگترین دغدغه تکنولوژیکیم این بود که چجوری می تونم همزمان رنگ قرمز و آبی این خودکار چند رنگه هارو بدم پایین.Tuzki Bunny Emoticon



 

ادامه مطلب ...

دل نوشته



دل خوش از آنیم که حج میرویم


غــافـل از آنـیــم که کــج میرویـم

کـعـبـه به دیــدار خــــدا میرویم !

اوکه همین جاست کجا میرویم؟

دل نوشته


وقتی با خانواده هستی لبخند بزن...چون خیلی ها در آرزوی خانواده هستند


وقتی میری سرکار لبخند بزن....چون خیلی ها در آرزوی پیدا کردن کار هستند
وقتی تنت سالم و تندرست هست لبخند بزن...چون ادمهای مریض تاوان خیلی سختی برای سلامتی می پردازن
وقتی زنده هستی لبخند بزن...چون مردگان در ارزوی زندگی دوباره برای انجام کارهای نیک هستند
وقتی داری خدای خودت رو عبادت میکنی لبحند بزن...هستند کسانی که گاو را عبادت میکنن


لبخند بزن چون خودت هستی...

و خیلی ها در ارزوی اینن که جای تو باشن

شرح با خودتون (وضعیت امروز جامعه ما)


خیلی شرح داشت ...


ولی گاهی فقط باید نگاه کرد

به عمق یک درد

مثل یک تابلوی نقاشی


گاهی یک تصویر بیشتر از یک کتاب ،حرف دارد برای گفتن...

داستان آموزنده


بودا به دهی سفر کرد ...
زنی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد.
بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد.
کدخدای دهکده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت : این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید !
بودا به کدخدا گفت : یکی از دستانت را به من بده !!!
کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت.


آنگاه بودا گفت : حالا کف بزن !!!
کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند ؟!!
بودا لبخندی زد و پاسخ داد : هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند.



یادش بخیر



دلم تنگه . . . .


برای دعا کردن واسه نیومدن معلم ....
برای قرآن های اول صبح و خوندن سرود ایران اول هفته ....
برای خط کشی کناردفتر مشق با خودکار آبی و قرمز ....
برای تخته پاککن و گچ های رنگی کنار تخته ....
برای ترس از سوال معلم ....
برای لیوانای آبی که فلوت داشت ....
برای روزنامه دیواری درست کردن ....


دلم برای همه ی دلخوشیهای کودکانه تنگ شده ...


دل نوشته


اگه یه روز یه دختر داشته باشم ...


به دخترم پول تو جیبی نمیدم، تا یواش از پشت سرم بیاد
دستاشو حلقه کنه دور گردنم، موهاشم بخوره تو صورتم

در ِ گوشم پچ پچ کنه
بگه بابایی بهم پول میدی ؟
داریم با بچه ها میریم بیرون ...
موهاشو بزنم کنار .
ماچش کنم ،

بگم برو از جیبم وردار بابایی

به خاطر دخترم هم که شده ، یه روزی بابا میشم !