دل نوشته

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو
دل نوشته

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو

شیوه های مخ زنی در کشورهای مختلف!!


فرانسه :
پسر: بن ژور مادام! حقیقتش رو بخواید من از شما خوشم آمده و میخواهم اگر افتخار بدید با هم آشنا شیم!
دختر: با کمال میل موسیو!…


ایتالیا :
پسر: خانوم من واقعا شمارو از صمیم قلب دوست دارم و بسیار مایلم که بیشتر با شما آشنا شم!
دختر: من هم از شما خوشم اومده و پیشنهاد شمارو با
کمال میل می پذیرم!

انگلیس :
پسر: با عرض سلام خدمت شما خانوم محترم!
خانوم من چند وقت هست که از شما خوشم اومده می میخوام اگه مایل باشید باهم باشیم!
دختر: چرا که نه؟ میتونیم در کنار هم باشیم!

و اما ایران :
پسر: پیــــــــــــــــــس … پیس پیس …
پـــــــــــــــــــــــی ــــــــــــــــس … پیییییییییییییس …
ســــــــوووووووو … ســــــــــوووو …
ســــــــــــس … ســــــــــــــــــــــــ ـــــــــــس …
پــــــــِـخخخخخخخخخ … چِــخـــــــــــــــه …
هووووووی با تواما! بیا شماره مو بگیر بزنگ!
دختر: خفه شو! کصافطِ عوضی! مگه خودت خوار و مادر نداری
راه افتادی دنبالِ ناموس مردم،بی ناموس!
شماره تو میگیرم فقط واسه اینکه شرتو زود کم کنی!
ساعت ۱۰ زنگ میزنم!

نظرات 11 + ارسال نظر
محمد حسین جمعه 24 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:29 ق.ظ http://mhmk.ir

پیــــــــــــــــــس … پیس پیس …
پـــــــــــــــــــــــی ــــــــــــــــس … پیییییییییییییس …
ســــــــوووووووو … ســــــــــوووو …
ســــــــــــس … ســــــــــــــــــــــــ ـــــــــــس

قشنگ بود

آره....

مهندس هویج جمعه 24 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:59 ق.ظ http://havijoo.blogsky.com/


حرف نداشت یونس...
کلی خوشم اومد..
دوست دارم با کسی که قراره یه عمر زندگی کنم خیلی خیلی زیبا آشنا بشم...
خیلی جنتلمنانه...

کاش هممون یاد بگیریم چطور باید با همدیگه برخورد کنیم

ممنونم مهندس...
قابل شما رو نداره....
***
آره دوست من...برخورد زیبا هم خودش یه هنره...که هرکسی نمیدونه...

مهندس هویج جمعه 24 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:02 ق.ظ http://havijoo.blogsky.com/

راستی:

پیــــــــــــــــــس … پیس پیس …
پـــــــــــــــــــــــی ــــــــــــــــس … پیییییییییییییس …
ســــــــوووووووو … ســــــــــوووو …
ســــــــــــس … ســــــــــــــــــــــــ ـــــــــــس …


اسمت چیه؟
با من دوست میشی؟

خخخخخخخخ





میدونی دارم به چی فکر میکنم؟
به ترم های قبل که چطوری رفتار میکردم ...
جوری بودم که اجازه نمیدادم از پسرا باهام صحبت کنن و یا خیلی سختگیرانه برخورد میکردم و ترجیح میدادم کمتر با پسرای دانشگاه تعامل داشته باشم.
اما از ترم قبل و بیشتر این ترم خیلی خیلی تجربه ام بیشتر شده و میدونم باید چطور برخورد کنم

بذار ادامشو تو یه پست بذارم تو وبلاگم...
موضوع جالبیه...
ادامشو بیا اونجا بخون..

ممنون که باعص شدی به این فکر کنم...
مرسی یونس جان..


***
تو پست بعدی جوابتو میگیری مهندس جان...

مهندس هویج جمعه 24 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:36 ق.ظ http://havijoo.blogsky.com/


باشه پس منتظرشم

هنگامه جمعه 24 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:06 ب.ظ http://hengameharjomand.blogsky.com

واااااا

اینکارها چیه

زشته یونس از نو دیگه توقع نداشتم با دختر خانومها اینطور رفتار کنی مادر

چیه خوب
چی گفتم مگه خاله..؟!!
از یه جایی کپی کردم دیگه...

هنگامه جمعه 24 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:06 ب.ظ http://hengameharjomand.blogsky.com

خیلی خوب حال تو گرفتم برو حالش و ببر

هنگامه جمعه 24 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:07 ب.ظ http://hengameharjomand.blogsky.com

این دوره زمونه چقدر فرق کرده آشناییها اون زمان ما که اینطوری نبود

خاله خانم...اون زمون ها رو باید بوسید و کنار گذاشت...اون زمان خیلی خوب بود...عشق هاش ،دوست داشتن هاش..
اما الآن چی...همه چی فرق کرده...دیگه اعتماد ها از بین رفته..
دیگه زمونه ی(یه سر و هزار سودا)شده...دیگه اون چیزا رنگ باخته

هنگامه جمعه 24 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 05:22 ب.ظ http://hengameharjomand.blogsky.com

پس بیچاره شماها....... وای ...وای....وای

چرا...

هنگامه جمعه 24 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 05:48 ب.ظ http://hengameharjomand.blogsky.com

خودت توضیح دادی دیگه نمیخاد منم بگم

آره...همینطوره...

سپیده جمعه 24 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 07:22 ب.ظ http://bar0on.blogsky.com

هههههه

barAN یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:07 ق.ظ http://xxbaranxx.blogfa.com

هههههه ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد