سلام،به وب خودتون خوش اومدین..
امید ساعات خوشی رو براتون دارم..
اینجا من هرچی رو که به نظرم جالبه می نویسم..
با نظرات قشنگتون منو راهنمایی کنین تا از اینم قشنگ و پربارتر بشه..
***
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی…
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند…
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.
موفق باشید ..
ادامه...
Tachberdee
سهشنبه 24 مردادماه سال 1391 ساعت 07:34 ب.ظ
این عکسا منو یاد یکسری از ادارات انداخت! دو ماه پیش رفتم توی یکی از این ادارات همه یا خواب بودن یا مرخصی گفتم چه خبره گفتن عید اومده ، گفتم مرد مومن عید اومد و رفت. گفتن عید رفته ولی حال و هواش هنوزم مونده!
آره دادا..به نکته ی خوبی اشاره کردی..بس که کار میکنن
Tachberdee
سهشنبه 24 مردادماه سال 1391 ساعت 07:36 ب.ظ
این عکسا منو یاد یکسری از ادارات انداخت! دو ماه پیش رفتم توی یکی از این ادارات همه یا خواب بودن یا مرخصی گفتم چه خبره گفتن عید اومده ، گفتم مرد مومن عید اومد و رفت. گفتن عید رفته ولی حال و هواش هنوزم مونده!
این عکسا منو یاد یکسری از ادارات انداخت!
دو ماه پیش رفتم توی یکی از این ادارات همه یا خواب بودن یا مرخصی گفتم چه خبره گفتن عید اومده ، گفتم مرد مومن عید اومد و رفت. گفتن عید رفته ولی حال و هواش هنوزم مونده!
آره دادا..به نکته ی خوبی اشاره کردی..بس که کار میکنن
این عکسا منو یاد یکسری از ادارات انداخت!
دو ماه پیش رفتم توی یکی از این ادارات همه یا خواب بودن یا مرخصی گفتم چه خبره گفتن عید اومده ، گفتم مرد مومن عید اومد و رفت. گفتن عید رفته ولی حال و هواش هنوزم مونده!
حاضر جوابم هستن بی شرفا!