دل نوشته

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو
دل نوشته

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو

طنز

انشا در مورد عمه ی عطار



چندی پیش دوستم تعریف می کرد که برادرزاه ی دبستانی اش هیجان زده از مدرسه
به خانه می‌آید و می گوید که سر صف اعلام کردند که هر کس که بهترین تحقیق راجع
به زندگی عمه‌ی عطار بکند و تا پایان هفته به مدرسه بدهد جایزه تعلق می گیرد.
  همه خانواده به اصرار برادرزاده به تکاپو افتادند تا راجع به عمه‌ی عطار
تحقیق کنند اما دریغ از یک خط که در مورد خانواده پدری عطار در کتابها نوشته
شده باشد و معلوم نبود آیا عطار عمه هم داشته است یا نه؟ به هر کسی که دستی در
ادبیات داشت رو انداختند و همه
متعجب بودند که این دیگر چه جور مسابقه ای است؟ باز اگر راجع به خود
عطار بود یک حرفی اما عمه عطار؟!  خلاصه آخر هفته مادر بچه تصمیم می
گیرد به مدرسه برود و با مسئولین آن صحبت کند که این چه بساطی است که راه
انداخته اند و تحقیق محال از بچه ها خواسته اند. فکر می کنید چه جوابی به
وی داده اند؟ مدیر مدرسه پاسخ می دهد: که اصلا موضوع این مسابقه تحقیق در
مورد زندگی "عمه ی عطار" نبوده بلکه تحقیق در مورد زندگی "ائمه اطهار"
بوده است..
نظرات 3 + ارسال نظر
یک عدد... پنج‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 06:01 ب.ظ http://sibetorsh.blogsky.com

کار ما شایداین است که میان گل نیلوفر و قرن پی آواز حقیقت بدویم...

آره خوب..من که منظورتونو نفهمیدم..ولی ممنون از بازدیدتون

حمیده پنج‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 06:31 ب.ظ

زیاد جالب نبودش ولی بازم مرسی

به به ببین کی اومده..خانوم مهندس..بازم بیا..

مرغ شیدا سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:58 ب.ظ http://morghe-sheyda.blogfa.com

جالب بود
من نشنیده بودم -جهت افزایش روحیه و اعتماد به نفس-
اما بدون شوخی باحال بود

نظر لطف شماس..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد