دل نوشته

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو
دل نوشته

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو

حس غریب



غروب بود

من زل زده بودم به پشت دستهایش

هردو وحشت کرده بودیم

بس که نزدیک شده بودیم به هم..


بس که معصومیت ریخته بود آنجا، پشت دست ها

بعد من با انگشت اشاره،خطی فرضی و مورب

درست از وسط ساعد، تا انگشت کوچک دست راستش کشیدم


و به او گفتم عمیقا دوستش دارم...